عمدهترین اقدامات اقتصادی در دوران رضاشاه را میتوان اینگونه اشاره و نقد کرد:
1. گسترش و افزایش روند صنعتی کشور:
البته این روند عمدتاً در صنایع و به ویژه صنایع تبدیلیِ وابسته به بخش کشاورزی صورت گرفت. به نظر منتقدان، چون رضاشاه از سالهای پایانی دههی 1300 شمسی به مالکی بزرگ و در دههی 1310 شمسی به بزرگترین مالک زمینهای کشاورزی ایران تبدیل شد، از این رو میخواست با ایجاد صنایع تبدیلی و وارد نمودن آن به بخش کشاورزی، ارزش افزودهی محصولات خود را بالا ببرد. البته چنین ادعایی نامربوط به نظر نمیرسد. زیرا رضاشاه با بودجهی دولت اقدام به تاسیس این کارخانهها میکرد و پس از رسیدن به سوددهی، به بهای کمتر از قیمت واقعی، به خود یا وابستگان قدرت سیاسی اختصاص میداد.
2. ایجادصنایع سنگین و پایه:
شاه تصمیم به تاسیس کارخانههایی همچون کارخانه ذوب آهن گرفت اما به دلیل آغاز جنگ جهانی دوم این کار انجام نگرفت. بر اساس آمار ارایهشده از سوی بانک ملی ایران در فاصلهی سالهای 1304 شمسی به عنوان نقطهی عطف، تا سال 1318 شمسی مجموعاً 680 کارخانه که به وسیلهی نیروی ماشین کار میکردند در ایران تاسیس شدند که در عرصههای اقتصادی میتوان از صنایع نساجی و شاخههای آن، صنایع فلزی مانند ورشوسازی و... ،کارخانههای تولید برق و صنایع همچون کارخانههای نجاری و کبریتسازی و همچنین صنایع تبدیلی بخش کشاورزی مانند کارخانههای پنبهپاککنی، روغنکشی، برنجکوبی، آردسازی و همینطور بخشهای دیگر از صنایع مصرفی به فعالیت پرداخته و تعدادی از کارگران در این بخش مشغول به کار گردیدند. (3)
3. تاسیس راهآهن سراسری :
هرچند مسیر راهآهن شمال به جنوب بحثهای زیادی را در مجلس ششم برانگیخت و هنوز مخالفان رضاشاه و شیوهی حکومتی او معتقدند که عبور خطآهن از شرق (شهر مشهد) به غرب و شمالغربی (شهرهای کرمانشاه و تبریز)، هم هزینهی کمتری دربرداشت و هم به دلیل اتصال به مناطق پرجمعیتتر باصرفهتر بود، با اینحال، اقدام به چنین کاری را در مملکتی که راههای بسیار اندک و نامناسب داشت، میتوان جزو برنامههای بلندپروازانه و نوگرایانهی حکومت رضاشاه و در جهت رشد اقتصادی محسوب نمود. (4)
4. تاسیس بانک ملی:
تا قبل از تاسیس این بانک درسال 1307 شمسی، بانک شاهی که مستقیماً تحت نفوذ انگلیس واساساً یک بانک انگلیسی بود، کنترل حجم اسکناس و نقدینگی درکشور را به دلیل اجازهی نشر اسکناس در اختیار داشت. ایجاد بانک ملی ایران که در واقع به مثابه بانک مرکزی بود، گام دیگری از اعمال نوگرایانهی رضاشاه در زمینهی کنترل هرچه بیشتر دولت بر امور اقتصادی و در جهت سیاستهای تمرکزگرایانهی وی بود. (5)
5. انحصاردولتی بازرگانی خارجی:
رضاشاه ادعا میکرد چون بازرگانان ایرانی ضعف بنیهی مالی دارند و یا از رسوم جدید تجارت بینالملل ناآگاهند یا طرفهای تجاریشان بسیار قدرتمندند، برای پرهیز از مغبون شدن تاجران ایرانی، انحصار تجارت خارجی را بر عهده گرفته و امتیاز آن را به تاجران واگذار میکند، تا طرفهای تجاری، خود را همواره با دولت ایران رودررو بینند نه با یک بازرگان ایرانی. بدین صورت به ادعای رضاشاه، منافع ملی ما بهتر تامین میشد.
نقد و بررسی
در نقد و ارزیابی موارد بالا می توان گفت در انحصار تجارت خارجی، دلایل زیر را میتوان اشاره کرد که اولاً ناشی از سودجویی شاه بود، زیرا دستاندرکاران انحصارتجارت، برای فروش امتیاز هر بخش از تجارت خارجی، مبالغ هنگفتی از تاجران رشوه میگرفتند و مزایای فراوانی برای آنان داشت.
ثانیاً شاه از این طریق درصدد کنترل تاجران بود. زیرا وی نقش طبقهی تاجران مستقل را در انقلاب مشروطیت آشکارا دیده بود و قصد کنترل آنها راداشت و هیچ کنترلی را موثرتر ازدر اختیارگرفتن رگِ حیاتی آنها یعنی مبادلات خارجی نمیدانست.
ثالثاً از این طریق توانست تاجران و سرمایهداران را بدون استفاده از زور و خشونت از صحنه خارج کند.
رابعاً از این طریق میتوانست با در اختیار گذاردن امتیازهایی جهت تجارت با بیگانگان به طرفداران خود، منافعشان با منافع رژیم پیوند کامل پدید آید و بدین ترتیب رژیم پهلوی پایگاه اجتماعی خودرا در جامعه مستحکمترکند. (6)
دربارهی قراردادن اقتصاد بازرگانی در اختیار دولت میتوان گفت این کار به تمرکز فزایندهی حاکمیت یاری رساند. بازرگانی از صورت پراکندهی بخش خصوصی، در زمان رضاشاه به انحصار دولت درآمد و این دستگاه، شکل گسترده و متمرکز پیداکرد. با در نظرگرفتن دو اهرم قدرت یعنی نیروهای اقتصادی وسیع و ارتش گسترده، دولت به شکل حاکمیت متمرکز ظاهرشد. (7)
و اما در زمینهی دست اندازی رضاشاه براملاک واراضی کشاورزی باید گفت این اقدام که وی را به بزرگترین مالک ایران تبدیل کرد، سبب تحکیم و تمرکز قدرت و تقویت ابزارها و پایههای اقتدارگراییِ سلطنتی به ویژه بنیهی نظامی میشد و این کار، چیزی جز نارضایتی در بین مردم و روشنفکران، نتیجهای به دنبال نداشت.
وابستگی به قدرتهای سیاسی همچون انگلیس، شوروی و آلمان باعث شد که پس از یک دهه، وابستگی رضاشاه به آلمان به شدت افزایش یافت و این وابسته بودن صنایع کشور به آلمان، ضربهی مهلکی را در زمان جنگ جهان دوم به ایران وارد کرد. زیرا با خروج آلمانیها از ایران، با توجه به وابسته بودن این صنایع، تمام آنها به آهنپارههایی بیارزش تبدیل شدند. (8)
و در رابطه با کشاورزی نیز با این که حدود 75 درصد از مردم ایران از طریق کشاورزی امرار معاش میکردند، اما هیچگونه توجهی به امر کشاورزی نمیشد. توجه رضاخان به ایجاد صنایع وابسته، باعث افزایش بیش از پیش مشکلات در بخش کشاورزی و ازدیاد فقر و تنگدستی در بین اکثریت افراد جامعه بود و زمینهی نارضایتی در جامعه را دامن میزد.
درمورد راهآهن نیز باید گفت اگرچه ایجاد راهآهن یکی از اساسیترین آرزوهای ملت ایران از اواسط دورهی قاجار بود و در توسعهی اقتصادی ایران نقشی اساسی داشت، اما روس و انگلیس که در پی تضعیف ایران بودند، به ایرانیان اجازهی تاسیس خطآهن نمیدادند. انگلیسیها در پی آن بودند که برای رفع نیازهای اساسی خود، راهآهن جنوب به شمال را در ایران احداث کنند که به گفتهی احمدشاه، این نقشهی راهآهن پاسخگوی نیازهای کشور نبود. وی اظهار میکرد که راهآهن مطلوب ایران، خطی است که پایتخت را به بنادر مهم ایران در جنوب و مراکز اقتصادی در شرق و غرب متصل کند. اما رضاشاه که تابع دولت انگلستان بود، میخواست از این طریق بتواند کمکهای انگلیس به شوروی را تحت پوشش قرار دهد. ثانیاً هزینهی سرسامآور گسترش راهآهن به مناطق کوهستانی همچون خرمآباد از این مطلب خبر میداد که رضاشاه درصدد مهار نیروی عشایر که نیرویهای مخالف دولت مرکزی بودند بود تا از طریق راهآهن بهتر بتواند جهت سرکوب مخالفان اقدام به موقع انجام دهد.
درمورد احداث بانک ملی نیز باید گفت که اگرچه در روز 17 شهریور 1307 شمسی بانک ملی ایران به دست رضاشاه با تشریفات خاصی افتتاح شده، اما این بانک عملاً نتوانست در مقابل بانک شاهی مقاومت کند. زیرا بانک شاهی اولاً امتیاز چاپ و نشر اسکناس را بعهده داشت. ثانیاً در هر شهری دارای شعبه بود و حال اینکه بانک ملی اینگونه نبود. ثالثاً اسکناسهای هر شهری نام آن شهر چاپ شده بود و خرج کردن این اسکناس در شهر دیگری نیاز به کسر چهار شاهی برای هر یک تومان بود. رابعاً اینکه روی پولهای شاهی تصویر ناصرالدینشاه چاپ شده بود و این مساله ذهن رضاشاه را میآزرد، اما طبق قرارداد، میبایست تا پایان مهلت قانونی قرارداد صبر میکرد.(9) اما از رضاشاه حاضر به ادامهی این روند نبود و مبلغ 250 هزار لیره یعنی یک سیام بودجهی کل مملکت را به عنوان خسارت پرداخت کرد تا توانست امیتاز چاپ و نشر اسکناس را برای بانک ملی دریافت کند. لذا مقرر گردید که از آذر 1310 پولهایی که در اختیار مردم است، به بانک شاهی تحویل داده شده و وجه آن را دریافت کنند. هر کسی لازم بود به شعبهی صادرکنندهی بانک که اسمش روی اسکناسها نوشته شده بود مراجعه کند. البته این کار با اعتراض مردم مواجه شد و دولت اعلام کرد که همهی شعبهها می توانند وجه اسکناسها را پرداخت نمایند.
نتیجه آنکه
ویژگیهایی که رژیم پهلوی اول از آن برخوردار بود، چیزی نبود که مردم خواهان آن باشند. به بیان دیگر، مسیر حرکت پهلویِ اول، عکس مسیر حرکت مردم ایران بود و حکومت را به سوی ضعف و سستی و عدم حمایت مردم سوق داد. بنابراین میتوان گفت خیانت رضاشاه به جامعهی ایران، خود دلیل فروکاستن حکومتش بوده است. اگرچه وجود عوامل داخلی همانند سیاست مذهبزدایی، غربزدگی، حفظ رجال وابسته به غرب، ایجاد محیط رعب و وحشت، سیاست چپاول و ثروتاندوزی هم، زمینههای کاهش و در نهایت افول مشروعیت را رقم زد و عوامل بیرونیای هم چون جنگ جهانی دوم و... ضربات نهایی را بر پیکر این رژیم وارد ساخت.
پینوشت:
1- این قرارداد بین ایران و انگلیس امضا شد. به موجب این قرارداد انگلیسیها امکان یافتند مستشاران خود را در کلیهی وزارتخانهها و ادارات ایران به کار گمارند و برای ارتش ایران افسر، اسلحه و سازوبرگ تامین کنند. این قرارداد عملاً ایران را به کشوری تحت الحمایهی انگلیس تبدیل میکرد.
2- علیرضا ازغندی، ناکارآمدی نخبگان ایران بین دوانقلاب، ص 102
3- علی دوانی، نهضت روحانیون، جلد 2، ص 162-160
4- دکترمصدق مخالف اصلی کشیدن راهآهن از شمال به جنوب بود و در مجلس دورهی ششم با آن مخالفت نمود و دلایلی را نیز برای مخالفت خود اعلام کرده بود. رک به: حسین مکی، دکتر مصدق و نطقهای تاریخی او (13) ابراهیم رزاقی، اقتصادایران، صص 217 - 221
5- محمدرضا خلیلیفر، توسعه و نوسازی ایران در دوره رضاشاه، ص 163
6- جامی، گذشته چراغ راه آینده است، صص 31-28
7- پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران از تاسیس تا انقراض قاجاریه، ص 310
8- علی دوانی، نهضت روحانیون، جلد 2، صص 162-160
9- چاپ و نشر اسکناس که توسط بانک شاهی صورت میگرفت، درسال 1872 میلادی به مدت شصت سال میبایست اجرا میشد.خلاصه ای از مقاله حکومت رضاخان در ایران خاینانه بود یا خادمانهسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
درباره وب
فال حافظ
رتبه الکسا
ویژه اسلایدتم
لینک دوستان
برچسبها وب
رهبر علما (3)
تفسیر (2)
جبهه ملی (1)
رهبر تحصیل (1)
بمب اتم دفاع (1)
بنی صدر انتخابات (1)
بنی صدر خیانت (1)
رهبر مدیریت (1)
رهبری مسیحیان (1)
علما کالای خارجی (1)
مستضعف استکبار (1)
نظریات انقلاب1 (1)
نهضت آزادی (1)
ساعت
تاریخ : سه شنبه 90/8/10 | 11:33 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()
آخرین مطالب
جستجو
ذکر ایام هفته
ربات مترجم
آرشیو مطالب
حامیان اسلایدتم
امکانات وب
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 35
کل بازدیدها: 145857